وقتشه....
خدا جونم!
میشه امشب منو تو بغل بگیری ؟!
بعد آروم در گوشم بگی:
دیگه وقتشه
بمـیــــــــری...!
+ نوشته شده در دوشنبه شانزدهم مرداد ۱۳۹۱ ساعت 12:51 توسط Na30m juni
|
میشه امشب منو تو بغل بگیری ؟!
بعد آروم در گوشم بگی:
دیگه وقتشه
بمـیــــــــری...!
آنچنان زيبا مي شست كه لكه اي هم باقي نمي ماند...
اما نمي دانم چرا پدرم از او خوشش نمي آيد...
ومدام گريه مي كند و مادرم نيز نفرينش...
او كه آدم خوبي است، من دوستش دارم...
فقط كاش ناخون هايش را ميگرفت...
تمام بدنم را زخم كرد...


